زندگینامه شهید جواد تقوایی
شهید جواد تقوایی در سال 1342 در خانواده ای مذهبی و متدین چشـم به جهان گشود . شـهید فرزند مرحوم حـاج حیدر تقوایی واز نـوادگـان عالم بزرگـوار به نام شیـخ سـلمان تقوایی می باشد.وی دوران کودکی و ابتدایی را در روستای کـارمـزد سپری نموده. ایشان پس از تحصیلات ابتدایی جهت ادامه ی تحصیل به مدرسه راهنمایی آلاشت رفت . در سنین نوجوانی مادر گرامی اش چشم از جهان فرو بست و با همه سختیها و مشقت های فراوان دوران راهنمایی را به پایان رساند. سپس برای ادامه تحصیل به شهر قائم شهر رفت .با مشقت فراوان روزها را برای کسب کا ر و شبها را به تحصیل علم جست تا دوم دبیرستان را به پایان رساندند .او با دوستان و بستگان خود بسیار مهربان و دلسوز بود شهید عزیز برای سربازی به تهران رفت و در نیروی هوایی یک یا دو ماه خدمت کرد. به دلیل جنگ او به نیروی زمینی و پاسگاه زید عراق(شرهانی) منتقل شد و در آنجا برای مقابله با دشمن به جنگ پرداخت . وقتی پدرش به او پیشنهاد ازدواج داد جواب گفت که پدر دور من را خط بکش انگار همه چیز را می دانست که دیگر بر نمی گردد . خواهرش به او گفته بود که برادر عزیزم اگر بروی جنگ شهید می شوی ایشان جواب دادند که مگر خون من ازبقیه جوانان و نوجوانان دیگر که شهید شدند رنگین تر است . آخرین روزی که روز وداع بود صبح با خواهرانش خداحافظی کردوقتی خواهرش به او گفت برادر ریش گذاشتی به شما می آید خیلی زیبا شدی یک عکس بگیر ، ایشان در جواب گفتند که این دفعه عکس من روی در و دیوار پر می شود که همینطور هم شد . بعد از خداحافظی با خواهرانش به زیراب پیش برادرش رفت با آنها خداحافظی کرد و به جنگ رفت که شهید عزیز هنگام شب در حال انجام نگهبانی در اثر پرتاب خمپاره و اصابت ترکش بر سر مبارکش در تاریخ 15/9/1362 به درجه رفیع شهادت نائل شدند. بعد از شهادت یکی از همسنگرانش کیف و وسیله اش را برای خانواده آورد و می گفت که بعد از اصابت ترکش به سر مبارکش من جویای حالش شدم شهید عزیز با لبخند گفتند که حالم خوب می باشد ،و از این سرای فانی به سرای باقی سفر کرده و به سرور شهیدان حسین ابن علی (ع) ملحق شوند و با رفتنش همه را داغدار کرد . ایشان در وصیت نامه اش به پدرش گفته بود که هر وقت خبر شهادت من را شنیدید نماز شکرانه به جا آورید و به برادران و خواهران و بستگانش سفارش کرد که لباس سیاه نپوشند براش گریه نکنند و اگر می خواهید گریه کنند برای علی اکبر حسین گریه کنند که در کربلا با لب تشنه شهید شد.
تهیه و تنظم : میثم خادمی انتشار در نشریه شماره 13 صراط