وقتی انسان به ضیافتی دعوت می شود خود را برای حضور در آنجا مهیا می کند. برای حضور در ضیافت خدا، اول باید خود را پاکیزه کنیم. سپس باید بار خود را سبک کنیم تا برای مهمانی خدا آماده شویم. پاکیزگی با گناه نکردن حاصل می شود و سبکباری با توبه.
شبهای قدر فرصتی است برای بازگشتن به سوی حضرت حق و توبه کردن از گناهان و پیمودن راه درست. شب قدر، فرصتی است برای پاک کردن ظاهر و باطن از هر آلودگی. شب قدر شب زاری و سبک شدن روح از بار گناهان و رهایی از دوزخ است، فرصتی دوباره برای اظهار شرمساری و پشیمانی از گذشتهها است. مبادا این فرصت را از دست دهیم و در این شب روحانی، از امور معنوی غافل شویم. مبادا شب قدر بگذرد و ما همچنان غرق در ناپاکیها باقی بمانیم و خود را از عمق منجلاب به معراج پاکی و وارستگی نرسانیم. مبادا شبِ نماز و تلاوت بگذرد و ما از برکات این لحظههای شکوهمند و شیرین بی بهره بمانیم.
اهمیت احیاء در شب قدر
یکی از موضوعاتی که در ارتباط با شب قدر در احادیث اهل بیت(علیه السلام) مطرح شده است شب زندهداری است چیزی که از روایات بدست میآید خود احیاء و شب زندهداری موضوعیت دارد.
احیاء عذاب را برمیدارد
مرحوم کلینی در کافی و صدوق در من لایحضره الفقیه از رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) نقل کردهاند که فرمود: هرکس شب قدر را زنده بدارد تا سال آینده عذاب از او برگردانده میشود.
خواب در شب احیاء نهی شده است
مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار از امام باقر(علیه السلام) و او از پدرانش نقل کردهاند که: پیامبر خدا (صلی الله و علیه وآله) نهی کرده که از شب 21 و 23 غفلت شود و نهی کرده که کسی در آن شب بخوابد.
احیاء موجب آمرزش گناهان میشود
مرحوم صدوق از امام کاظم (علیه السلام) نقل کرده که فرمود: هرکس در شب قدر غسل کند و آن شب را تا سپیده دم زنده بدارد از گناهانش بیرون میآید.
توجه توجه:
به بیداری چشم قناعت نکنیم؛ زیرا آنچه مهم است بیداری دل و آگاهی و بصیرتی است که انسان را در محضر فرشتگان آسمانی، سزاوار فیض و رحمت میکند و پاداش نیک الهی را به همراه دارد.
در شب قدر از خدا چه بخواهیم؟
پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) در شب اول ماه رمضان خطبه ای خواندند و مردم را به کارهایی ارشاد کردند و فرمودند: «شما به ضیافت خدا دعوت شده اید».
وقتی شما به ضیافتی دعوت می شوید خود را برای حضور در آنجا مهیا می کنید و آمادگی برای رسیدن به آنجایی که دعوت شده اید را کسب می کنید. مثلاً خود را تمیز می کنید و لباس های مطلوب میپوشید. این آداب، هم برای جسم است و هم برای روح.
پس برای حضور در ضیافت خدا، اول باید خود را پاکیزه و آماده حضور در مهمانسرای خداوند کنیم. سپس باید بار خود را سبک کنیم تا برای مهمانی خدا آماده شویم. پاکیزگی با گناه نکردن حاصل می شود و سبکباری با توبه. لذا میبینیم بیشترین سفارشی که برای ماه مبارک رمضان آمده “گناه نکردن” است. اگر در غیر ماه رمضان کسی گناه نکند ثوابی برای او نمی نویسند؛ ولی در ماه رمضان گناه نکردن ثواب دارد. می فرماید که نفس کشیدن و خوابیدن شما ثواب تسبیح دارد. بنابراین بهترین توصیه به همه کسانی که میخواهند توشه مناسبی از این ایام بردارند این است که گناه نکنند.
درجه ی رضایت خدا
خداوند متعال در سوره قدر میفرماید: «لَیلَةُ الْقَدر خَیرٌ مِن أَلْفِ شَهر * تَنَزَّلُ الْمَلائکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بإذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أَمر». انسان باید به همین “کل امر” برسد. کل امر یعنی همه چیز؛ یعنی حد اعلا. ما در هر چیزی که مربوط به ما می شود باید «حد اعلا»ی آن را کسب کنیم؛ مانند حد اعلای معرفت به خدا. در این صورت است که خداوند از ما راضی می شود.
حد اعلایی که در شب قدر میتوانیم از خدا بخواهیم چیست؟
حد اعلایی که باید بخواهیم “خیر دنیا و آخرت” است. قدر یعنی اندازه گیری. اندازه گیری ها که صورت می گیرد، قضا به حکم می شود. برای همین می گویند “قضا و قدر”. پس در شب قدر برنامه ریزی می شود و خداوند حکم می کند که این کار بشود یا نشود. من در شب قدر بالاترین چیزی را که باید بخواهم این است که “کل خیر دنیا و آخرت” را بخواهم.
خیر دنیا و آخرت در نگاه ما یا خدا ؟!
شاید خیر دنیا و آخرت چیزی باشد که از نظر ما خیر نباشد؛ همانطور که خداوند می فرماید: «عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَهُوَ خَیرٌ لَکُم». گاهی هم انسان فکر می کند که چیزی خیر است ولی شر در آن است «عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ»؛ مثل کسی که بیماری قند دارد اما از خوردن غذاهای شیرین لذت می برد و گمان می کند خوب و خیر است ولی در واقع برای او ضرر دارد و شر است.
بسیاری اوقات من از یک مسأله و حادثه ای اکراه دارم ولی وقتی برای من خیر است باید خود را به آن راضی کنم. پس بهتر است که انسان در تقدیرات الهی همیشه تسلیم باشد. بنابراین خیر دنیا و آخرت آن خیری است که خداوند برای دنیا و آخرت ما مقدر میسازد.
چه کنیم تا به مقدرات الهی راضی باشیم؟
این بیشتر به علم آدمی بستگی دارد. انسان باید بفهمد و باور کند. این فهمیدن و باور کردن را “یقین” مینامند. افرادی را در نظر بگیرید که ساعت ها کلاس میروند و درس میخوانند و بالاخره صبح زودی از خواب بیدار می شوند و به امتحان کنکور می روند تا به دانشگاه برسند. با اینکه کار سختی است پس چرا آن را انجام می دهند؟ برای اینکه مطلوب ذهنی آنها رسیدن به درجات بالای علمی است و باور دارند که رسیدن به این درجات، با این دشواری ها حاصل می شود. ما باید باور کنیم که بعد از مرگمان غیر از این دنیا، زندگی بهتری از آنچه که اکنون فکر می کنیم وجود دارد. اگر این باور وجود داشت، تلاش میکنیم که هرچه در این زندگی هست را عوض کنیم و خودمان را بهتر از آنچه هستیم قرار دهیم.
آنچه برای رضایتمندی انسان مهم است اول “معرفت” است. معرفت، شناخت خدا و شناخت زندگی است.
دوم اینکه روش های خدا برای سعادتمندی را به راحتی بپذیرد. باید باور کنیم آنچه او برای ما تقدیر کرده خیر و صلاح و درست است و به همان خودمان را راضی کنیم. البته همانطور که گفتید رسیدن به این مرحله چندان راحت نیست.
پیامبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) در بخش دیگری از همان خطبه می فرماید: « إنّ أنفسکم مرهونةٌ بأعمالکم فَفُکُّوها باستغفارکم». یعنی جان شما در رهن اعمال و کارهای شماست. پس این اعمال ماست که ما را به آمادگی برای رسیدن به این مرحله میرساند.